بر اساس خاطرات آیت الله مؤمن بعد از فوت مرحوم آقای حكیم یا در همان اوان و در حدود سال 1348، حدود سیزده تن از مدرسین بنام قم اطلاعیهای دادند تا امام را به عنوان مرجع تقلید معرفی نمایند. قرار بود برخی از علما به عنوان مرجع منحصر و برخی دیگر به عنوان مرجعی كه تقلید از ایشان جایز است، معرفی شوند. بعید نیست اسناد مربوط به این اطلاعیه در ساواك موجود باشد. در میان سیزده تن مزبور، آقایان: منتظری، ربانی املشی، امینی، فاضل، انصاری شیرازی، حاج آقا محمد شاهآبادی و شاید آقای حاج شیخ ابوالفضل خوانساری بودند.
بعد از مدتی بنده به عراق مشرف شدم كه شاید آخرین سفر من هم بود. در این سفر، خدمت حضرت امام رسیدم. بنده به خیال خود تصور میكردم كه اطلاعیه فوقالذكر به امضای 13 تن را خدمت امام بردهاند. از این رو اطلاعیه را با خود نبردم. حضرت امام سؤال كردند كه ماجرای این اطلاعیه چیست؟ من مضمون آن را خدمت امام عرض كردم و افزودم: بنده گمان میكردم كه اطلاعیه در اینجا هست و گرنه در مسیر كه از كرمانشاه عبور میكردم، یكی برای شما میآوردم. ایشان فرمود: «نه! هنوز چیزی نیاوردهاند». امام در ضمن خطاب به بنده با حالتی كه انگار من این اطلاعیه را تنظیم كردهام، عتاب كردند كه به چه مناسبت آقایان این كار را كردهاند؟ گفتم: «آقا! اینها تشخیص دادهاند كه در مقابل خلافهای شاه و دولتش باید فقیهی استخواندار باشد كه بتواند مقابل آنها بایستد. كسی غیر از شما را هم برای این كار لایق ندانستند و وظیفه خودشان دانستهاند كه این كار را بكنند».